سفرنامه بازدید از جاهای دیدنی کاشان و اقامت در اقامتگاه سنتی خانه ادیب (قسمت ۱)

یکی دیگر از افرادی که از ایرانگردی لذت می برد، مونا میرباقری است. مونا به کاشان سفر کرده و سفرنامه اش را برایمان فرستاده است. این بار جاهای دیدنی کاشان را از زاویه دید مونا و در سفرنامه او ببینیم:

کاشان مهد تمدن و فرهنگ سنتی ایران است. این شهر دارای بیش از هفت هزار سال قدمت شهرنشینی و یکی از زیباترین شهرهای ایران است.

کاشان اولین سکونت گاه جمع نشینی و شهرنشینی بشر روی کره خاکی با نام تمدن سیلک بوده و اولین تمدن آریایی و اولین گویش و لهجه و زبان آریایی و فارسی کنونی از این تمدن و این شهر بوده‌است…

کاشان شهری با اصالت و با مشاهیر علمی و ادبی زیادی است و نقش پررنگی در صنعت گردشگری ایران دارد. عده‌ای از مورخین کاشان را با اصالت‌ترین و اولین شهر ایران و جهان می‌دانند.

چندوقتی بود که میخواستیم برنامه ی سفررو بچینیم اما نمیشد البته بخاطر شرایط شغلی نه سفر طولانی ،سفری که ۳ – ۴ روزه باشه تا اینکه با اقامت ۲۴ آشنا شدیم و برنامه سفرمونو تونستیم با اقامت ۲۴ بالاخره بچینیم.

اقامتگاه سنتی خانه ادیب کاشان

خب خیلی خوب بود که از لحاظ اقامت خیالمون جمع باشه و اینکه دغدغه جای خوب رو نداشتیم چون سایت اقامت۲۴ کلی هتل  و اقامتگاه‌های خوب پیشنهاد میده که تخفیفات عالی دارن و واقعا گزینه مناسبی برای سفر هستند.

با توجه به زمانی که داشتیم مقصد موردنظرمونو انتخاب کردیم و اینطور شد که سه‌شنبه شب به مقصد کاشان زیبا حرکت کردیم و چهارشنبه صبح‌ کاشان رسیدیم.ما برای اقامت ، اقامتگاه سنتی رو همیشه ترجیح میدیم و بخاطر همین اقامتگاه سنتی خانه ادیب کاشان رزرو کردیم که تو کاشان خیلی زیاده و تنوع داره .

وقتی به اقامتگاه رسیدیم با اینکه عکساش رو دیده بودیم اما وقتی وارد حیاطش شدیم واقعا با عکس و هرچیزی که تصور میکردیم فرق داشت ،شاید الان کلیشه شده باشه اما واقعا حیاط با حوض بزرگ آبی و گلدون‌ های شمعدونی که دورش چیده شده باشه و اهنگ سنتی که تو فضا پیچیده باشه ،باغچه های سبز تو حیاط، نشیمنگاه‌ هایی که دور تا دور حوض باشه بنظرم یکی از قشنگترین ترکیب‌های دنیاست.

دیدن جاهای تاریخی

بعد از صرف صبحانه تو اقامتگاه، راهی شدیم که شهر رو ببینیم حتی برای ما که اولین بار نبود به کاشان اومده بودیم ،ذوق خاصی بود که انگار با رسیدن به کاشان دلم برای جاهایی که قبلا رفته بودم،پر کشیده بود و دلم میخاست زودتر برم وببینمشون . جاهای دیدنی کاشان شامل:

خانه طباطبایی کاشان

اولین جایی که انتخاب کردیم خانه طباطبایی‌ها بود. بکی از قشنگترین معماری های کاشان ،یکی از دل‌باز ترین خونه ها،من همیشه میگم خوش‌بحال اون آدم‌هایی که تو این خونه ها بدنیا اومدن، نفس کشیدن ،راه رفتن ،زندگی کردن رو یاد گرفتن ،بزرگ شدن ،عاشق شدن حتی خوش بحال معشوقه‌هاشون،این آدما حتما عاشق تر بودن، مگه میشه این محیط این فضا این حجم از قشنگی این در و دیوارهایی که باهات حرف میزنن این حوض‌های پر از ماهی،مگه میشه حالتو خوب تر نکنه ،مگه میشه حس بهتری از زندگی کردن بهت نده مگه میشه ذوق عاشقی کردن بهت نده؟

حتما حتما تاثیر زیادی تو روحیه ساکنینش داشته همونطور که بعداز گذشت این همه سال وقتی ما برای بازدید یکی دو ساعته واردش میشیم ،موقع برگشت جون تازه ای میگیریم انگار ی چیزی بهمون اضافه شده انگار ی چیزی کم بود و الان پیداش کردیم، برای من توصیف خونه های قدیمی خیلی لطیفه که همیشه دلم میخاست کاش منم جزئی ازون آدما بودم و روحمو یجور دیگه ای پیدا میکردم.

بنظرم از خوبی‌ های مسافرت تو فصل پاییز و زمستون ،خلوت بودن جاهای دیدنی خیلی خوبه ،خیلی راحت و با آرامش زیاد میتونی ببینی و دقیق بگردی و از جزئیات لذت ببری که واقعا نقطه عطفشه.

خانه بروجردی ها کاشان

بعد از خونه طباطبایی‌ ها،به خونه بروجردی ها که گویا دامادشون هم بود رفتیم و هر دو خونه تو یک محله و نزدیک هم قرار دارن ، خونه بروجردی ها هم از نظر زیبایی و معماری بی‌نظیره ،بادگیر بلندی که روی سقف قرار داره خیلی جذاب ِ و خودنمایی میکنه و برام خیلی جالب بود که نقاشی های این بنا زیرنظر کمال‌الملک تو زمینه رنگ و روغن و آبرنگ طراحی و اجرا شده ، نقاشی هایی که هرکدوم داستان جالب خودشو داشتن و حتی شکل ساعت رو نقاشی کرده بودن روی سقف ، هر گوشه گوشه این عمارت برای من دیدنی و جذاب بود .

البته تو فصل بهار این عمارت ها ی جور دیگه ای هم دل میبرن، درختایی که سرشاخه هاشون سبز شده، شکوفه هایی که تازه رنگ خورشیدو دیدن ،بنظرم کاشان تو بهار عروس شهرها میشه ،زیبایی بی حد و مرزش واقعا دیدنی تر از روزای دیگه‌‌ی سال هست.

بعد از اینکه عمارت بروجردی ها رو دیدیم ساعت از ظهر گذشته بود که واقعا گذر زمان رو حس نکرده بودیم ،برای صرف نهار راه افتادیم و بعد از اون به اقامتگاه رفتیم و یکی دو ساعتی استراحت کردیم.اقامتگاه ما مرکز شهر و نزدیک بازار و بافت تاریخی بود و خیلی راحت میتونستیم به جاهای دیدنی و تاریخی که اتفاقا تو مرکز شهر کم هم نبودن،برسیم.

مسجد و مدرسه آقا بزرگ

بعد از استراحت که دیگه کم کم هوا تاریک میشد،به سمت مسجد و مدرسه حاج آقا بزرگ راه افتادیم، وقتی رسیدیم تقریبا طبقه بالا کسی نبود و در باز بود ،هوا تاریک شده بود و نور لامپ هایی که دور تا دور دیوار مسجد بود خودنمایی میکرد. از بالا به طبقه ‌پایین نگاه کردم ،حیاطی که دور تا دورش اتاق درس بود و وسط حیاط باغچه هایی که هنوز چیزی نداشتند ودرخت انجیری که برگ و باری نداشت.

تو سکوتی که بود نشستیم و آرامش مسجد وجودمونو گرفت ، گه گاهی صدای کفش کسی از طبقه پایین میمومد که ازین طرف حیاط به اون طرف می رفتن.نکته جالبی که درباره این مسجد میدونستم این بود که توی  درب ورودیش که دو قسمتی هم بود،تعدادی میخ زدن که دقیقا ۶۶۶۶ به تعداد آیه‌های قران هستش و علت این میخ زدن ها اینه ک بعد از مدتی که این میخها توی چوب زنگ میزنن،دیگه موریانه ها علاقه ای به خوردن اون چوب ندارن و اینطوره که در سالم میمونه. این مسجد سر در و کاشی‌ کاری های خیلی نفیسی داره که اون شب تصمیم گرفتیم دوباره تو روز بیایم و ببینیمشون و لذت ببریم.

بعد از مسجد چرخی توی شهر زدیم و سمت بازار رفتیم ،وسایل و چیزهایی که مغازه دارا داشتن و سبک خیلی مغازه ها و حجره ها قدیمی و جذاب بودن .

بعد از بازار و خوردن شام به سمت اقامتگاه برگشتیم و شب رو تو فضای دلنشینش سپری کردیم.

صبح روز بعد اول به مسجد و مدرسه حاج آقا بزرگ رفتیم ،کاشی کاری های بی نظیر و سقف ورودی مسجد ،مقرنس کاری ها یکی از قشنگترین ورودی هایی بود که دیده بودم. طبقه بالای مسجد رو گشتیم ، هر گوشه گوشه این بنا زییایی خاص خودشو داشت.

در مطلب بعدی همراه ما باشید با ادامه سفرنامه مونا و بازدید از جاهای دیدنی کاشان.

منبع: وبلاگ اقامت ۲۴