بنر دسکتاپ هتل های نوروزی 1403 بلاگ
» راهنمای سفر به ایران » راهنمای سفر به استان فارس » شیراز » روایاتی از به آتش کشیده‌شدن تخت جمشید
تخت جمشید
شیراز

روایاتی از به آتش کشیده‌شدن تخت جمشید

۲ مرداد ۱۳۹۶ 37۰32,515

تخت جمشید یا پارسه، نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیانی طولانی و پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده است.

در این شهر باستانی، کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌ و تا مدتی حدود ۲۰۰ سال آباد بود. در نخستین روز سال نو، گروه‌های زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپی‌ها یا استانداری‌ها با پیشکش‌هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند.

مقاله مرتبط : “تخت جمشید نماد شکوه و عظمت ایران”

مقاله مرتبط : “سفری مقرون به صرفه به شیراز”

چرا تخت جمشید آتش گرفت
تخت جمشید یکی از جاذبه‌های گردشگری ایران

این محل اکنون یکی از جاذبه‌های گردشگری ایران بوده و هرساله مسافران داخلی و خارجی بسیاری به‌منظور بازدید از این عظمت و شکوه، به این منطقه سفر می‌کنند.

اما بی‌شک هر آن کس که از تخت جمشید بازدید کرده باشد، سؤالی را در ذهن خود مطرح می‌کند که این عظمت و استواری در دوران خود، چگونه تخریب و ویران شده است.

خبرنگار اختصاصی اقامت ۲۴ به‌منظور یافتن پاسخ این سؤال به سراغ دکتر رجبعلی لباف، تاریخ‌شناس، محقق و مدیرکل اسبق سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی رفته و با وی در خصوص تاریخچه تخت جمشید به گفتگو نشست.

لباف در خصوص گمانه‌زنی‌های نحوه ویرانی تخت جمشید این‌گونه ابراز کرده که، در حفاری‌های باستان‌شناسی سال ۱۳۱۹ خورشیدی در تالار صد ستون، به لایه ضخیمی از خاکستر برخوردند و به دنبال تجزیه میکروسکوپی، مشخص شد که آن خاکسترها از سوخته چوب سرو حاصل‌شده است.

چرا تخت جمشید آتش گرفت

بنابراین احتمال دادند که چوب‌های سرو که پوشش سقف تالار را تشکیل میدادند، بر اثر آتش‌سوزی فروریخته و سرستون‌های تالار صد ستون نیز در همان واقعه به زیر افتاده‌اند. تقریباً همه‌کسانی که در جست‌وجوی عامل حریق تخت جمشید بوده‌اند، ابراز عقیده کرده‌اند که اسکندر مقدونی باعث آن بوده، ولی در خصوص چگونگی این واقعه، نظریات گوناگونی ابراز کرده‌اند.

چرا تخت جمشید آتش گرفت

یکی از روایات در خصوص نحوه آتش گرفتن این بنا از زبان حسن پیرنیا به نقل از دیو دور سیسیلی، تاریخ‌نگار و نویسنده کتاب تاریخی، این‌گونه است که، در مجلسی که اسکندر به ‌افتخار پیروزی خود برگزار کرده بود، یکی از زنان به نام تائیس از او خواست تا تخت جمشید را به انتقام آتش زدن آتن توسط خشایارشا، به آتش بکشد و اسکندر و همراهانش در جنون و مستی، هر یک مشعلی برافروخته در قصر انداختند و لحظاتی بعد آتش در تخت جمشید زبانه کشید و همه‌چیز را در کام خود برد، در این قول مورخین معروف چون پلو تارک، آریان و کنث کورت متفق‌اند.

تخت جمشید

آندره گدار نیز همان موضوع را با آب‌وتاب بیشتر از قول رادت یکی از مورخان اسکندر آورده ، اما خود اظهار نظر کرده است که کاروان غنائم جنگی اسکندر متشکل از ده هزار جفت قاطر و پنج هزار شتر، کاخ‌های تخت جمشید را ترک کردند و آنگاه تخت جمشید به دستور اسکندر با خونسردی و بی‌رحمی به آتش کشیده شد و دلیل اینکه بعدها، افسانه ی در مستی به آتش کشیدن تخت جمشید را ساختند، این بود که می‌خواستند خاطره عمل زشت اسکندر را از ذهن شرقی‌ها بشویند و بار گناه یونان را در این کار سبک کنند. همان‌طور که وکیل مدافع در دادگاه ادعا می‌کند که موکلش در موقع ارتکاب جرم مست بوده و در گناه خود کاملاً مسئول نبوده است.

تخت جمشید

رمن گیرشمن نیز در خصوص انهدام تخت جمشید این‌گونه اظهارنظر کرده است که اسکندر به تخت جمشید واردشده و در آنجا گنجینه‌ای جدید منتظر وی بوده، دیگر مسئله جنگ در میان نبود؛ اسکندر چهار ماه در آنجا اقامت گزید و در اواخر ایام اقامتش، حادثه‌ای موجب شد شهر شاهی دچار حریق شود.

اما او علل مختلف حریق تخت جمشید را در قالب چند سؤال مطرح کرده است که، آیا اسکندر دستور این تخریب را برای گرفتن انتقام آتن که خشایارشا آن را  خراب کرده بود صادر کرد؟ آیا این اقدام اسکندر یک حرکت سیاسی و حاکی از این بود که می‌خواست هاله افتخارآمیز هخامنشیان را خاموش کند؟ و یا حریقی غیرارادی بود که براثر بی‌احتیاطی یکی از مجلسیان باده‌نوش و به‌وسیله مشعلی که در دستی لرزان بود به وقوع پیوست؟

تخت جمشید

حریق به هر علت و انگیزه‌ای که حادث‌شده باشد، ویرانی کامل تخت جمشید را به دنبال نداشت، بلکه از زمان هجوم تازیان، آثار فنا و زوال عمدی آغاز شد و به نظر، متأخرین در انهدام تخت جمشید بی دخالت نبوده‌اند. بنا به قول شاردن، شاه‌عباس صفوی مأمورانی گماشته بود که برای نمای کاخ‌های او، از آنجا سنگ ببرند. امام قلی خان، والی فارس نیز برای عمارات خود در شیراز به همین اقدام دست زد؛ همچنین وزیر شاه صفوی که از رفت‌وآمد اروپاییان به تخت جمشید آزرده‌خاطر شده بود، شصت نفر مأمور فرستاد تا آنچه از حجاری‌ها و آثار را که قادر باشند، از میان بردارند. اروپاییان نیز به سهم خود، در انهدام تخت جمشید سهیم بوده اند .

قطعا آتش سوزی تخت جمشید باعث شد این بنای ارزشمند و با شکوه دوران هخامنشیان دچار افول شود. مانند بسیاری از درس‌های تاریخ هیچ گاه نمی‌توان با قاطعیت درباره آثار یک اتفاق صحبت کنیم مگر اینکه با صبر و حوصله منتظر جریان‌های بعدی و عواقب هر پیشامد بمانیم. آتش سوزی تخت جمشید (عمدی یا غیر عمد) جزو اتفاقات مهم در تاریخ ایران و حکومت هخامنشیان بود. شاید اگر تخت جمشید به حیات خود ادامه می‌داد در طی سال‌های متمادی دچار فرسایش می‌شد و بسیاری از اهالی ناگزیر به ترک آن می شدند. مانند بسیاری از شهر‌های باستانی مشهور در کرانه مدیترانه که تبدیل به متروکه شدند و آثار چندانی از آن‌ها باقی نماند.

دست سرنوشت، تقدیر تخت جمشید را به گونه‌ای رقم زد که در آتش بسوزد و تمام بخش‌های سنگی آن به دور از فرسایش در طول ۲۵ قرن سالم باقی بمانند. برای قرن‌ها این مکان باشکوه زیر تلی از خاک پنهان شد و وقتی بیرون آمد به مهم‌ترین نماد ایران زمین تبدیل گشت.

منبع : وبلاگ اقامت ۲۴

 

۴.۲/۵ - (۲۷۶ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×